کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: شعر
موضوعات

اشعار



ذکر زمزمه ای مناجات با خدا

شاعر : امیر عباسی     نوع شعر : مناجات با خدا     وزن شعر :     قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)    

 پخش سبک  

من غرق جرم و عصیانم؛ تو قدیمَ الاحسانی           ای خـالـق بـنـده نـواز؛ درد مـرا درمـانـی

آمـدم بـا؛ روســیــاهـی           یــا الــهـی؛ یــا الـهــی


یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی

*****************************************************

تـا اوج فــلـک رســیــده؛ آه دل پُــر دردم           جـز نا فـرمـانی یا الله؛ کار دیگـر نکـردم

عمرم سر شد؛ در تباهی           یــا الــهـی؛ یــا الـهــی

یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی

*****************************************************

پشت پا بر پیمان خوش؛ عهدی زدم واویلا           تیری به قلب حضرت؛ مهدی زدم  واویلا

با هر جرم و؛ هر گناهی           یــا الــهـی؛ یــا الـهــی

یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی

*****************************************************

ای در بی قـراری های؛ دل یـاد تو قـرارم           جـز در کـاشـانـۀ تـو؛ جـای دیـگـر نـدارم

بـی پـنـاهان؛ را پنـاهی           یــا الــهـی؛ یــا الـهــی

یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی

*****************************************************

تو اَحـکـم الحـاکـمینی؛ تو غـفّـارُ الـذّنوبی           تو اسمَع و السّامعـیـنی؛ تو ستّارُ العُـیـوبی

من هستم و؛ این گمراهی           یــا الــهـی؛ یــا الـهــی

یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی

*****************************************************

اِغـفِـر ذُنـوبـی یـا الله؛ قَـسَـمَت دهـم تو را           به حقّ آن آقـایی که؛ عـاشورا تک و تنهـا

رو برو شد؛ با سپـاهی           یــا الــهـی؛ یــا الـهــی

یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی؛ یـا الـهـی

: امتیاز

ذکر زمزمه ای مناجات با خدا

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : مناجات با خدا وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

 پخش سبک  

آمــدم؛ ای خـــدا؛ بــر درِ تــو           تـا شـوم مُـحـرم مـحـضـر تـو

سائـلی وامـانده ام من           بین غمها مانده ام من


از شـهـیـدان خـدایـی           ای خدا جامانده ام من

یا الهی یا الهی؛ یا الهی یا الهی؛ یا الهی یا الهی؛ یا الهی یا الهی

****************************************

احسان و جود و کرم عـادتُک           الـهـی وَ رَبّـی من لِی غـیـرُک

من کسی جز تو ندارم           سر به خاکت میگذارم

کـن مــرا آوارۀ خـود           ای همه دار و نـدارم

یا الهی یا الهی؛ یا الهی یا الهی؛ یا الهی یا الهی؛ یا الهی یا الهی

****************************************

شده ام از گـنه خـوار و رُسـوا           بـیـچـاره ام کــرده؛ حُـبّ دنـیـا

یـاد تو رفـتـه ز یـادم           ای حـبـیـبم ای مرادم

غرق عُصیان آمدم من           خود برس یا رب به دادم

یا الهی یا الهی؛ یا الهی یا الهی؛ یا الهی یا الهی؛ یا الهی یا الهی

****************************************

یـا الـهـی، یـا کـریـم و یـا رب           اغـفِـر ذُنـوبـی به حـقّ زیـنـب

حـقّ آن بانوی خـسته           قد خـمیده، دلشکـسته

شـاهــد رأس بُــریـده           نـافـله خـوان نـشـسته

واغریبا واغریبا؛ واغریبا واغریبا؛ واغریبا واغریبا؛ واغریبا واغریبا

: امتیاز

ذکر زمزمه ای مناجات با خدا

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : مناجات با خدا وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

 پخش سبک  

مهربانی تو خدا؛ از تو جدا؛ شدم منِ عاصی           زندانیِ گُنَه و؛ جُرم و خطا؛ شدم منِ عاصی

عـبـد سر افـکـنـده مـنـم           از گـنـه شـرمـنـده مـنـم


لیکن از لطف و کرمت           ای خــدا آکــنــده مــنــم

گـذشتـه از حَـد شد؛ گـنـاه من اَلـعَـفـو           ولی خـجـل هـستم؛ خـدایِ من اَلـعَـفـو

گشته از دیدۀ دل؛ اشک خجالت روان           خون کردم با گـنهـم؛ قـلب امام زمـان

شکسته قلب و رو سیهم؛ ببین که من گم کرده رَهَم؛ رَهی نشانم ده

بـده بـه راه خـود مَـدَدَم؛ بـرای تـرک فـعـل بـدم؛ خـودت تـوانـم ده

************************************

مهربان کن تو نظر؛ بر من و بر خرابیِ حالم           آمـدم تـوبـه کـنـم؛ از گـنه و؛ بـدی اعـمـالم

گــرچـه آلـــوده شــده ام           مـن مُـحـبّ فـاطـمــه ام

بـوده ام بـی مــایـه ولـی           غرق شور و زمـزمه ام

اگـر چـه نـزد تـو؛ هـمـیـشه رُسـوایـم           فــدایــی عـشــقِ؛ عــلـی و زهــرایــم

با داغ مرثـیـه ها؛ سیـنه بُوَد پُر شـرر           می کنم آه و فـغـان؛ از غم دیـوار و در

به یـاد یـاسِ گـشته کـبود؛ که در مـیـان آتـش دود؛ فـدای مـولا شد

گل علی و سوز و شرر؛ هجوم خصم و ضربۀ در؛ شهیده زهرا شد

: امتیاز

مناجات با خدا

شاعر : حسین رضایی نوع شعر : مناجات با خدا وزن شعر : فعولن فعولن فعولن فعول قالب شعر : غزل

الــهــی مــنــم بــنـدۀ پُــر گـنــه            ز جرم و خـطا گـشته ام روسیـه

پـشـیـمـانـم و از تو شـرمـنـده ام            نگر از خـجـالـت سر افـکـنده ام


نــدارم بـه جـز تـو پــنــاه دگــر            بـیـا کن کرم بر نـگـردان نـظـر

مـرا از در لـطف خود رد مکن            ره تـوبـه بر ایـن گـدا سـدّ مکـن

تو سنگم مزن گرچه من عاصیم            نگر امشب از دست خود شاکیم

تو مُـهـر خـمـوشـی مزن بر دلم            کـه از آل طاهـا سـرشـتـی گـلـم

اگـرچـه بـدم عــاشـق حــیــدرم            گــــدای در خـــانــۀ کــــوثـــرم

تو عـذرم پـذیـر و مرا کن قبول            بـه حـق عـلـی و به جـان بـتـول

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

اگـر مـن بـدم عـاشـق حــیــدرم            گــــدای در خـــانــۀ کــــوثـــرم

مناجات با خدا

شاعر : امیر عظیمی نوع شعر : مناجات با خدا وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

نـفـس امّـاره مـرا اهـل خـطـا کرد خـدا           غفلت از تو، چه بگویم که چه ها کرد خدا

پرده انداخت میان من و تو، این "دنیا "           این "عجوزه" است مرا از تو جدا کرد خدا


من و این حال مناجات؟! خودم می دانم           رحـمـتـت بود مـرا اهـل دعـا کرد خـدا

اشـک وقـتِ سحـر و دیـدۀ آلـودۀ من؟!           چشم من را چه غمی اهل بکا کرد خدا

این که بخشیده شدم کار حسین است، حسین           بـاز هم روضـۀ اربـاب چه ها کرد خدا

پیش زینب، سر او را که روی نیزه نشاند           بـدنـش را وسـط دشـت رهـا کـرد خـدا

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل عدم رعایت حرمت اهل بیت حذف شد عبارات انگشت نما شدن و... به هیچ وجه در شأن حضرت زینب نیست و دارای بار منفی است ضمن اینکه صحیح هم نیست و حضرت زینب یزیدیان را رسوا نمود نه اینکه نعوذ بالله خودش انگشت نما شود و بدتر اینکه این عبارت ناشایست انگشت نما کردن به خداوند نسبت داده شده است

دور یک مشت حرامی چه کسی زینب را           وسط هـلـهـلـه انـگـشت نـمـا کـرد خـدا

مناجات با خدا

شاعر : قاسم احمدی نوع شعر : مناجات با خدا وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

می‌کنم از تو فـرار اما صدایـم می‌کنی            مـن غریـبـم با تـو اما آشـنـایـم می‌کنی

مهربانتر هستی از مـادر برای بنده ات            اشتباه است این هراس اینکه رهایم می‌کنی


می گریزم از تو تنها سوی دامان خودت(1)          بس که از فضل زیاد خود عطایم می‌کنی

گرچـه رسـوای تمام عالـمـم اما تو باز            چشم پوشی بر همه جرم و خطایم می‌کنی

بس که کردم معصیت جنس دلم از سنگ شد            با شبی العـفـو گـفـتن، پُر بهایم می‌کنی

از دروغ و غیبت و تهمت زبان بیمار شد            لایـق داروی ذکـر یا رضـایـم می‌کـنی

غرق گنداب گنه، در ناامیدی غوطه ور            غرق در خوفم تو جاری در رجایم می‌کنی

تو کریم دائم الـفـضلی گـناهم را ببخش            گرچه من کردم جفا، اما عطایم می‌کنی

از دلم عشق حسین بن عـلی لبـریز شد            لطف داری راهی کرب وبلایم می‌کنی

: امتیاز
نقد و بررسی

1ـ (عایذ بفضلک هارب منک الیک)

مناجات با خدا

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مناجات با خدا وزن شعر : مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن قالب شعر : غزل

با کـثـرت معاصی از سر گـذشته آبـم            نه تاب دوری از تو، نه طاقت عـذابم

لبـریز تر ز دریا سوزان تر از کویرم            آواره تـر ز امـواج، خـالی تر از حبابم


گر قـطره ام بخوانی با بحر همنـشیـنم            گـر ذره ام بـخـوانی در چـشم آفـتـابـم

من از تو می گریزم تو می کشی به سویت            از بس که مهربانی عبدت کنی خطابم

من با تو قهر کردم تو می کنی رفاقت            یـالـلـعـجـب نـدانم بـیـدار یا که خـوابم

اُدْعونی استجب را هم خوانده هم شنیدم            نه من جـواب دادم نه تو کـنی جـوابم

من بـنـدۀ بـد تو، تو آن خـدای خـوبـی            کز لطف بی حسابت آسان کنی حسابم

پیری زپا فکند و از دست رفت عمرم            شـرمـنـده تا قـیـامت از دورۀ شـبـابـم

اشـکـم روان ز دیـده آهـم درون سینه            این اشک و آه کـرده مانـنـد شمع آبـم

گفتم به اشک توبه شویم گناه خود را            دیدم که از گـنـاهـم بـدتـر بود صوابـم

میثم به عذر خواهی دارد دو هدیه با خود            آه است شـاخـه گـل، اشکم بود گـلابم

: امتیاز

مناجات با خدا

شاعر : موسی علیمرادی نوع شعر : مناجات با خدا وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : غزل

آه ای پـنـاه هر دو عـالـم بی پـنـاهم            آیــیــنــه ام امـا اســیــر دسـت آهــم

چون بی ستون هر خانه شد، آوار گردد            بی یاد تو خوردم زمین ای تکیه گاهم


گفتم درستش میکنم شد بدتر از قبل            در آمـدم از چـالـه افـتـاده به چـاهم

من بنده نفسم هر آنچه نفـس خواهد            لافم شده هرچه خدا خواهد بخواهم

وقت گـرفـتـاری فـقـط سوی تو آیم            شـرمـنـده از این بندگیِّ گـاه گـاهـم

پیدا کن این گم گـشتـۀ در آرزو را            چون سوزنی  افـتاده در انبار کاهم

با نفس غارت شد دلم، آقا کمک کن            بیچـاره و درمانـده ای در بین راهم

گر سـائل لطف تو باشـم روسپـیـدم            گر پادشـاهی بی تو باشم روسیـاهم

دستـم بگـیـر ای مـنـتـهـای آرزوها            یا رب بـده در خـانـۀ اربـاب راهـم

حتماً درستش می کند او بنده ات را            گر کربلا قسمت کنی بر این گدا هم

: امتیاز

مناجات با خدا ( زبانحال از جانب خداوند)

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مناجات با خدا وزن شعر : فعولن فعولن فعولن فعول قالب شعر : غزل

اگـر درد، داری دوا مـی کـنـم           بـیـا حـاجـتـت را روا می کـنم

تو از من گریـزیانی و باز من           تو را بـنـدۀ خود صدا می کـنم


اگر چه ز کـار تو نـاراضی ام           تو را باز از خود رضا می کنم

تو با من کنی قهر و من آشتی           تو کردی خطا من عطا می کنم

تو را خواندم اکنون که باز آمدی           کجا دست خـالی رهـا می کـنم

به کارت زدی بس گره های کور           مخور غم من از لطف وا می کنم

تو از من جدا گشته ای ورنه من           کجا از تو خود را جدا می کنم

تـو مـسـتـوجب آتـش دوزخـی           من از اشک چشمت حیا می کنم

مرنج از بـلاها که من گاه گاه           نـوازش تو را بـا بـلا می کـنم

ز آلـودگی تا که پـاکـت کـنـم           تو را عـاشـق کـربـلا می کـنم

به یک یا حسین وبه یک قطره اشک           تو را پاک از هر خطا می کنم

جواب تو را گر نگویم جفاست           کجا من به عـبدم جـفـا می کنم

طبیب و دوای تو «میثم» منم           مـداوات بـا یـک دعـا می کـنم

: امتیاز

مناجات با خداوند

شاعر : سید محمد میر هاشمی نوع شعر : توسل وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

گفتــم از زشتـی گـفـتــار بدم، گفت بیا            از سیــه‌کاری رفـتــار بدم، گـفـت بیـا

گفتم از غفلت دل از هَوَســم از نَـفـسم            صاحب آن همه کــردار بـدم، گفت بیا


گفتم از سرکشی‌ام، با عـملم کردم فاش           نیستم خستـه‌ دل از کــار بدم، گفت بیا

گفتم از دوست گریزانم و در خود غرقم           دائمــا در پی پــنــدار بــدم، گـفـت بیـا

گفتــم از گــوهــر ذکـر تو ندارم بهـره           غوطه‌ور مانده در افکار بدم، گفت بیا

گفتم ای چشمۀ خوبی، سحری چشم گشا           نگر اعمــال شـرر بار بــدم، گفت بیـا

گـفـتـم آیینـۀ شیطان شده بـودم عمـری           خسته از دست همین یار بدم، گفت بیا

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

گفتم از سرکشی‌ام، سینه سپر داد زدم            نیستم خستـه‌ دل از کــار بدم، گفت بیا

غزل مناجاتی با خداوند

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : توسل وزن شعر : مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن قالب شعر : غزل

جاری‌ست چو باران عرق شرم به رویم            از عـفـو تو یـا از گــنـه خویش بگــویم؟

تـرســم نــگــذارنـد بـه فــردای قــیـامت            یک برگ گــل از بــاغ وصال تو ببـویم


کوری به از آن کز کرمت چشم بپــوشم            لالی بـه از آنـم کـه ثــنـای تو نــگــویــم

تو زود رضـا می‌شوی از بنــده ولی من            دیــر آمده‌ام تـا که رضــای تـو بـجـویــم

من رو به در غیـر تو بُردم، تو ز رحمت            آغــوش گـشـودی کـه بـیـا باز به ســویم

خواهم که حضور تو کنم سفــرۀ دل، باز            ترسـم کـه گـنــاهـان بـفـشــارنـد گــلـویم

صد سـالـم اگـر در شـرر نـار بـســوزی            از دوستی‌ات کــم نشود یک ســرِ مــویم

بر خاک درت ریخـتــه‌ام اشک خجــالت            این اشــک نکــوتـر بُود از آب وضـویـم

پــرونـدۀ تـاریـک مــرا اشــک نــشــویـد            بگــذار که در چــشـمۀ عـفــو تـو بشویـم

صد بار خطا دیده‌ای از «میثم» و یک بار           نگــذاشـتـی از لطـف بیـارنــد بـه رویــم

: امتیاز

غزل مناجاتی با خداوند

شاعر : حسین ایزدی نوع شعر : توسل وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

من که از قــافــلۀ پیر مغــان جـا مانـدم            تک و تنها شدم، از همسفران جا ماندم

لطف تو گر چه مرا لحظه ای تنها نگذاشت            با گـنـه اُنس گــرفتـم و همان جـا ماندم


شهداء پای وصــال تو ز جان بگذشتند            منِ دلبستـۀ این جــان گـران جــا ماندم

جلوۀ نور تو با این که جهان را پُر کرد            بین تاریکــی دنیا، نگــران جــا مانــدم

دل به غیر تو که بستم به زمین افـتادم            قلبـم افتــاد به دست دگــران جا مــاندم

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن حذف شد

دشت تاریک شد و دخترکی با خود گفت:            پیش جسمی که شده پر ز سنان جا ماندم

غزل مناجاتی با خداوند

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : توسل وزن شعر : مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن قالب شعر : غزل

عمری تبــاه کـردم عمر گــران بها را            دیــدم ره درست و رفتــم ره خـطـا را

دشمن مرا صدا زد از دوست غافلم کرد            دنبال غیــر رفـتــم گــم کردم آشنــا را


درســیــنــه آه دارم درد گــــنـــاه دارم            جز توبه نیست درمان این درد بی دوارا

هم مرگ پیش پا و هم عمر رفته از دست            یارب ببخش ما را یـارب ببخش ما را

گیرم ز در بـرانی در پشت در بمــانم            غیـراز در تو دارم یا سیــدی کجــا را؟

من برده ام همیــشه کوه گنـاه بر دوش            تو کرده ای هــماره با بنده ات مــدارا

از خـویش نا امیــدم لا تقنطــوا شنیـدم            یأس مرا گرفتی دادی به من رجــا را

هرکس ز پا در افتد بر دامنی زند چنگ            ای خاندان عصمت  من دامن شمـا را

میثم تمام عــالــم آرند ســر به سجــده            هرکس گرفته خاکی تو خاک کربلا را

: امتیاز

مناجات رمضانی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه

شاعر : محمد بیابانی نوع شعر : توسل وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل قالب شعر : غزل

نــه دل دارم نـه بــا دل کــار دارم             کــه در دل غــصــۀ دلــــدار دارم

بـه لـب هــایــم هــزاران بــار آه و             به چــشـمـم حــسـرت دیــدار دارم


نــه مــاهــی دارم و نــه آفــتــابـی             هــمــیــشــه آســمــانــی تــار دارم

مـی آیــد مـی رود هــر روز بـی او              دل خــونــی از ایـن تـکــرار دارم

کـلافـی از نــداری هــا بـه دســتــم             عـــزیــزی را ســـر بــــازار دارم

هـر آنکــس کـه نـمـی دانــد بــدانـد             کـه هــستــم را ز دست یــار دارم

شب جمعه ست و امشب کـربـلایم              شب جـمعه ست و غـم بسیار دارم

لبان تـشنه هـر شب روضــه ای را              به یــادش لــحــظــۀ افـطــار دارم

: امتیاز

مناجات ( زبانحال از جانب خداوند)

شاعر : سید محمد میر هاشمی نوع شعر : توسل وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : غزل

ای بنــده از راه خطا برگــرد برگــرد            ســوی منِ صاحب عطا برگرد برگرد

ای با خــدای مهــربــانِ خود غــریـبه            ای با معــاصی آشنــا بـرگرد بــرگرد


ای پشت گــوش انـداختــه امــر الهــی            ای تـابع نفس و هــوی  برگرد برگرد

خلوت نشین کرده هـای زشت و باطل            ای صاحب صد ماجــرا برگرد برگرد

ای پا نهــاده در مسیــر خود پــرستـی            ای عبــد بی شرم و حیا برگرد برگرد

ما ساتــریم و پـرده بر کـارت کشیدیم            اما تو بــودی بی وفــا  برگـرد برگرد

برخیــز و با خــوبان درگــه آشنــا شو            منشین تو با اهل جـفــا  برگرد برگرد

گــاهـی بیــا آئـیـنـۀ دل را جــلی کــن            در ظلمت شب با بکــا برگــرد برگرد

دست نیازت کو ؟ که ما آن را بگیریم            خیــز و دمی بنما دعــا برگـرد برگرد

فصل جــوانی بـگــذرد پیــری بیــایــد            بیـدار شــو قبل از فنــا بـرگرد برگرد

صدها جــوان رفـتـنـد زیر خاک آری            بی بهــره از شهد لقــا برگرد بــرگرد

برگــرد تا شهد شهــادت را بنــوشــی            از جــام مهــر مرتضی برگرد برگرد

یک شب به مهمانی بیا تا بهـره گیری            از سفــرۀ خیــرالنـســا برگــرد برگرد

خواهی اگر محشور گردی با شهیـدان            در زمــرۀ اهــل ولا؛ بــرگرد بــرگرد

خواهی ز عاشورائیان محسوب گردی            خاک تـو گردد کــربلا  برگرد بـرگرد

خواهی اگــر صبح ظهور یــار بـیـنی            فریــاد کن مهدی بـیــا برگــرد برگرد

: امتیاز

غزل مناجاتی با خداوند

شاعر : مهدی مقیمی نوع شعر : توسل وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

غــرور گشته رفیـقـم خضوع می خواهم            برای قلب مــریضم خـشــوع می خواهم

گذشته عمر به غفلت ولی امیــدی هست            دوباره تــوبه دوباره شــروع می خواهم


غــروب کرده دل از مغــرب گنــاهـانــم            کمی ز مشرق رحمت طلوع می خـواهم

گنــاه فــاصلــه انــداخت بیــن من بــا تـو            ولی به دامن لطـفـت رجــوع می خواهم

دلم برای سحرهای معنــوی تنــگ است            کمی قنوت و سجود و رکوع می خواهم

: امتیاز

مناجات با خدا

شاعر : موسی علیمرادی نوع شعر : توسل وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

نا امید از خودمم چشم امیدم به خــداست           نفس من عین جفا و کرمت عین وفـاست

هرچه خواهی  بدهی  بر من بیچاره بده           هرچه ازسوی توای دوست رسد خوب وبه جاست


سر به زیر آمده ام  باز ســر افرازم کن           ای کسی که همه جا پرچم لطفت بالاست

اشتراک من و تو باعث شرمم شده است           گنه من به خفــا و کــرم تو به خـفــاست

پشت کــردند همـه عــالــم  و آدم  بر من           گرچه سخت است؛غمی نیست که رویم به خداست

بد زمین خورده دلم گر که چنین میگریم           که نشان به زمین خوردن آیینه صداست

حاجتی را که روا نیست فزون شکر کنم           گاه بینایی من کوری چشم  گــره هاست

گرچه زشت است گناه از من مخلوق ولی           بخشش از سوی تو ای خالق زیبا زیباست

گر پی مستحقی تا که بر او لطف کـنـی           نیست بیچاره تر از من که نیازم به سخاست

هم بــلایم بده هم کــرببـلا حــرفی نیست          درد با عشق حسین بن علی عین دواست

: امتیاز

مناجات با خداوند

شاعر : محمد علی مجاهدی نوع شعر : توسل وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

صفای اشک به دلهـای بی شــرر ندهند            به شمع تا نکشد شعلــه، چـشم تــر ندهد

امیــر قــافلــۀ اشک؛ چـشـم بـیــدار است            به دست هر صــدفی رشتـۀ گهــر ندهند


هوای چشم تو ای گل هنوز بارانی ست            چرا به مرغ گـرفتــار این خبــر ندهند؟

مباد خون تو ای گــل، نصیب خار مباد            به دست هر مژه ای پــارۀ جگــر ندهند

ز شرم روی تو گلها ز شاخه می ریزند            بگــو که قــافــلـه را از چمن گذر ندهند

به دست سرو امـان نامۀ تهـیـدستی ست            که گفتــه است که آزادگــان ثمر ندهند؟

مراد اهل نظـر گنــج بی نیــازی هاست            به عــالــمــی نظر کیــمیــا اثــر ندهنــد

چه جــای نالــه که در بارگــاه استـغــنـا            مجــال آه به دلهــای شعــلــه ور نــدهند

چو شمع رشتـۀ باریک عـمـر می سوزد            چرا مجال به «پروانه» تا سحر ندهند؟

: امتیاز

مناجات با خداوند

شاعر : یوسف رحیمی نوع شعر : توسل وزن شعر : مفعول مفاعلن مفاعیلن فع قالب شعر : رباعی

شــر‌منــدۀ ‌لطف ‌بــی‌کــر‌ا‌نـت ‌هــستــم            شــر‌منــد‌ه ‌تــر‌ین بـنــدگــانـت ‌هـسـتــم

«یــا ‌ر‌ب اَنـا ‌سَـائِـل ‌ا‌لَّـذِ‌ی اَعـطَـیـتَـه»           عمــر‌یـسـت ‌د‌خـیــل ‌آستــانـت ‌هـستــم


**********************

از بس که ‌ر‌ئــو‌ف و ‌مهــر‌بانی یا ‌ر‌ب           تو ملجــأ هـر پیــر و جــوانی یــا رب

هــرگــز نشـنـیــده ‌ا‌م گـنــه ‌کــاری را            از خــانــۀ ر‌حـمـتـت بــرانــی یــار‌ب

**********************

هستیــم همیــشه از حضورت غــافــل            امــا شــده الطــاف تو مــا را شــامــل

«یا غــافِــر! شَــرّنــا اِلـیــکَ صــاعِـد            یــا راحــم! خَــیــرُکَ اِلَـیــنــا نــازِل»

**********************

دنــیــا ‌و ‌تعــلــقــات دنیــا فــانــی ‌ست            لــذات همــه گــذ‌شـتــنــی و آنــی ‌ست

جــز لــذت سجــده و ‌سحــرگــاهی که            درچشم ‌تر‌تهو‌ا‌ی ‌ا‌شک ‌ا‌فشانی ‌ست

**********************

از شــوق اجــابـتت چنــان ‌لــبــریــز‌م            چون اشک به ‌خاک در‌گهت ‌می‌‌ریز‌م

«اِن اَنتَ ‌قَطَعتَ ‌حَبلَکَ ‌عَن ‌عَبــد‌ِک»            درگــاه امــیــد کـیــست د‌سـت آویــز‌م

**********************

لبــریــز معــاصــی‌ام پــر ا‌ز آ‌سیــبــم            ســرگــرم گنــاه، غــافل از تهــذیــبـم

ای ‌ر‌حمتِ ‌لایزا‌ل! ا‌ی ‌ر‌أفـتِ ‌محض!           یــا رب ‌به ‌عـقــوبـتـت مکــن تــأدیـبم

**********************

با این دل ‌مر‌ده ‌و ‌کویــر‌ی ‌چه ‌کنــم              با ‌ا‌ین ‌همه ‌جر‌م ‌و ‌سر ‌به ‌زیری چه ‌کنم

«مِن اَینَ لِیَ ‌ا‌لنَّجا‌ت یا ‌ر‌ب یا ‌ر‌ب»            تو دست مرا اگــر نگیــر‌ی چه ‌کنـم؟

: امتیاز

زمزمه ای مناجات با خدا

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : زمزمه وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

پخش سبک  

بــا رو ســیــاهــی آمــدم درِخــانــت، ای یــــار آشنــای مــن

ای همزبان؛ ای مهربان خدای من


تـویـی تــویی ای خــالق بـنــده نــواز ، درد مــن و دوای من     

ای همزبان؛ ای مهربان خدای من

ای مهــربان بسکــه گنهکــارم من            روم نمیــشه بگــم دوسِت دارم من

نامـم سیـاهِ، کــارم گـنـاهِ، عــمـرم تـبــاهِ

الهی العفو؛ الهی العفو؛ الهی العفو( ۲ )

*************************

اگر چه غفلت و گنــاه و معصیّت، هر روز و شب شده کارم

اما هنــوز به رحـمـتـت اُمـیـدوارم

در چـنـگــال نَــفـس خطــا کــارِ خــودم، اسیــرم و گــرفتارم

اما هنــوز به رحـمـتـت اُمـیـدوارم

دست من و بگیــر که با خــدا بشَم            از بــدی ها دور بشم و رهــا بشَم

با روسیاهی، گویم به آهی، یا رب الهی

الهی العفو؛ الهی العفو؛ الهی العفو( ۲ )

*************************

با پـیــروی از نفس اَمّــاره فـقـط ، به روی شیـطـان خندیــدم

نمکـدان رو شـکـسـتم و نـفهـمـیـدم

نامَحــرَم و دیــدن بــرام عــادت شده ، راه کــج و بر گُـزیـدم

نمکـدان رو شـکـسـتم و نـفهـمـیـدم

لطف از تو و یک قلب تائب از من            خــون شـد دلِ امــامِ غــائب از من

شرمنده م آقا، لطفی تو بنما، یوسف زهرا

الهی العفو؛ الهی العفو؛ الهی العفو( ۲ )

*************************

یا رَبّــنــا اِغــفــر لَـنــا ذنــوبــنــا ، بـه حـقّ مـحـبــوب خــدا

به حــقّ ســالار غــریـب نــیــنــوا

به حقّ اون آقایی که شده سَرش ، خــورشیـد روی نیــزه ها         

یــا ربّــنــا اِغــفــرلــنــا ذنــوبــنــا

به اهـل بیت خیــلی بدهکــارم من            بدم ولی حسیـن و دوست دارم من

رویام حسینِ ، دُنیام حسینِ ، آقام حسینِ

غریب مادر؛ غریب مادر؛ غریب مادر

الهی العفو؛ الهی العفو؛ الهی العفو( ۲ )

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر ابیات اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین ابیات زیر کنید.

نَــفـس از ســرم، دستاشو بر نمیــداره، اسیــرم و گــرفتارم

نامَحــرَم و دیــدن بــرام عــادت شده ، راه کــج و پسندیدم

در بیت زیر سجع و قافیه رعایت نشده بود لذا تغییر داده شد

شرمنده ام من، از روی مولا ، مهدی زهرا

زمزمه ای مناجات با خدا

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : زمزمه وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

پخش سبک  

شــرمنــده ام از رحـمـت جانانــۀ تو            من معـتـکـف گشتم خـدا در خانۀ تو

سوز من و نـوای من            ای مهربان خدای من


الهی العفو؛ الهی العفو (۲)

****************** 

بار دگــر من آمــدم با رو سیــاهــی            بــار گنــه آورده ام بـا خــود الـهــی

از لطف تو آکنــده ام            شرمنده ام شرمنده ام

الهی العفو؛ الهی العفو (۲)

****************** 

می خــوانمت با نــاله وبا دیــدۀ تَــر            بنمــا قبــولم ای خدا؛ به حـقّ حیــدر

حقّ علــیّ مرتــضی            اغــفــر لنـا ذنــوبنـا

الهی العفو؛ الهی العفو (۲)

****************** 

گرچه زعصیان رو سیاه عــالمینیم            سینه زن و گریه کن داغ حسیـنـیـم

آن که به مقتل شد فدا            در راه قرآن سـر جدا

الهی العفو؛ الهی العفو (۲)

****************** 

یا رب به اهل بیت پیغمبر چه ها شد            رأس حسین ، هلال روی نیزه ها شد

لعــن خـدا بر دشمنت            ای سر بریده کو تنت؟

الهی العفو؛ الهی العفو (۲)

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر ابیات اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین ابیات زیر کنید.

می خــوانمت با نــاله وبا دیــدۀ تَــر          بنمــا قبــولم بــار الها حــقّ حیــدر

در بیت زیر قافیۀ شعر رعایت نشده بود لذا تغییر داده شد

آن که به مقتل شد جدا            در راه قرآن سـر جدا